برای کسی که نفسهایش به شماره افتاده است، هراس این که کسی برای لحظهای دهانش را بگیرد هم کشنده است چه رسد که در عالم واقع هم پنجهای پرفشار راه نفس را بگیرد! این که میخوانییم و میشنویم و میبینیم که بازنشستگان تامین اجتماعی در مواجهه با خبرهای گوناگونی که میرسد، لرزه برجانشان مینشیند از این روست که وضعیت حقوقی شان مثل تنفس سخت است. امیدشان برای آزادسازی تنفس با متناسب سازی حقوقها، به ناامیدی گرائید و امروز که میشنوند مجلس انقلابی هم میخواهد دست در سفره شان برد نمیدانند چه باید گفت و چه باید کرد. نه که نمیدانند و نمیتوانند اما نمیخواهند فضا را از این که هست، آشفته حال تر کنند لذا به دنبال راهی میگردند که بدون افزایش دوز تلخی نتیجه بدهد. حرف زبان و نگاهِ خسته بسیارشان این است؛ در زمین فریادرسی پیدا میشود یا باید دست به آسمان بلند کرد؟ حق هم دارند چشم در آسمان اجابت خداوندی بگردانند چون از کوچههای زمین که دستی به یاری شان بلند نمیشود بماند که برای برداشتن از سفره شان دستها توانا میشود. قصه این است که انگار دولتیان و مجلسیان میخواهند طرح یارانه معیشتی را از جیب آنان عملیاتی کنند. خیلی هم راحت پز حاتم طائی شدن میدهند چون میدانند ریالی از سفره امروز و فردایشان برداشته نمیشود چون همه خرج قرار است از کیسه میهمان، که همان بازنشستگان تامین اجتماعی هستند پرداخت شود! یک بار صحبت از طرح حاج بابایی به میان میآید و دیگر بار حرف دولت. اما هرچه هست باید برایش در سرفصلهای بودجه، تدبیر کنند نه از سفره کوچک شده بازنشستگان. به سازمان تامین اجتماعی طمع نکنند که علاوه بر ماموریتهای موجود، با فرمان رهبر انقلاب باید دست خالی مانده هموطنانمان از شرایط کرونایی را هم بگیرد. این قشر نجیب و مظلوم بازنشستگان، به کرامت، لقمه خود را با برادر و خواهر خود را تقسیم میکنند اما قطعا رضا نخواهند داد، دولتیان و مجلسیان قیچی در سفره هر روز کوچکشدهشان نهند و بدهی انباشت شده 400 هزارمیلیارد تومانی خود را پس نداده، آنچه با هزار زحمت و البته منت دولتیان، برای متناسبسازی حقوقها اختصاص یافته را برگردانند! رضا نخواهند داد به این خاصه خرجی از دستهای پینه بسته. این مصداق روشن حقالناس است. آن هم نجیبترین، غریبترین و مظلومترین بخش "ناس". اما اینان را به "الهالناس" ایمانی محکم است و غیرت او را بر حق خویش میدانند لذا با درک درست شرایط، پا به خیابان نمیگذارند برای اعتراض بلکه رسانهها هستند که در راستای ماموریت دینی و اخلاقی و ملی و حرفهای خود حرف آنان را بدون لکنت زبان بیان میکنند و مسئولان را هشدار میدهند که دست از این سفره کوتاه بردارند و برای طرحهای معیشتی خویش به سراغ بودجه عمومیبروند که حق همگان است نه منابع تامین اجتماعی که ریال به ریالش به عرق جبینِ کارگران، متبرک شده است. طرفه این که تامین اجتماعی را حساب در اختیار و قلک اختصاصی نپندارند که حاصل رنجهای فراوان کارگران است که فقط برای تمشیت زندگی و ارتقای سطح زندگی خودشان باید مصرف شود. هر برنامهای جز این مشروع نیست.
ب / شماره 4318 / سه شنبه ۰6 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /