برخی سخنان از حصرات نقل میشود که آدم میماند با کدام ترازو، میسنجند دستاوردها را. مثل همین گزاره، بخوانید؛ "اگر مذاکرهکنندگان اصولگرا باشند، مذاکره اشکالی ندارد؟ این پرسشی است از عضو ارشد و محترم حزب پر پیشینه موتلفه اسلامیکه با این جواب حمید رضا ترقی مواجه میشود: قطعا بله؛ مگر از مذاکره با چین ضرر کردهایم؟ / متاسفانه هر وقت مذاکرات توسط اصلاحطلبان انجام شده، ما خسارت دیده ایم؛ حتی در زمان مصدق هم همین طور بود" آنچه به قلم آمد، لید مصاحبهای است که سایت وزین انتخاب برای مصاحبه جناب ترقی با پایگاه خبری وزین جماران برگزیده است. جناب ایشان در این مصاحبه به مسائل گوناگون پرداخته اند که به قاعده اهل فن- اگر لازم بدانند- باید پاسخ بگویند. این قلم فقط به یکی دو نکته میپردازد با حفظ احترام اکید این سیاستمدار بزرگوارمان که در مجلس پنجم شورای اسلامی، از مشهد مقدس حضور داشتند. اولین نکته این که فرمودند هروقت اصلاح طلبان مذاکره کرده اند "ما" ضرر کرده ایم حتی زمان مصدق! خب، شاید هم ترامپ – که برخی دوستان از شکست اش زانوی غم بغل کرده اند- چون دید "ما" ضرر کرده ایم از برجام – که نتیجه مذاکره اصلاح طلبان بود- خارج شد تا جلوی زیان "ما" را بگیرد! در ماجرای مذاکرات مرحوم مصدق هم که نفت ملی شد، باز به ضرر "ما" بود لذا دولت فخیمه انگلیس، آنهمه مشکلات ایجاد کرد تا جلوی خسارت "ما" را بگیرد! حالا به عنوان نکته دوم باید از این سیاستمدار کهنه کار پرسید که منظور جناب شان از "ما" چیست؟ سومین نکته را هم به مذاکره با چین میپردازیم که از منظر ایشان به عنوان الگویی موفق تعریف شده است. البته هنوز نهایی نیست تا چه رسد به اجرایی شدن تا برکات آن را لمس کنیم اما تا همینجا میتوان گفت دوستان اصولگرا وقتی این مذاکره و قرارداد احتمالی را در شولای مقدس میپیچند و به قرآن مستند میکنند عملا نمیگذارند کسی –چنان که باید- به نقد آن بپردازد. از یاد نبرده ایم استنادات قرآنی امام جمعه محترم شیراز را که در زمان خود کلی بازتاب داشت. خب وقتی آیت الله دژکام چنین به دفاع از آن برمیخیزند، برج و باروی منتقدان فرو میریزد. اگر جناب ترقی و دوستان به کار علمیو حقوقی و ناظر به منافع ملی برنامههای اصول گرایان باور دارند، میدان را برای نقد فراخ کنند تا ببینند عیار محصولات مذاکرهای شان چیست؟ البته توقع نداریم میدان چنان فراخ باشد که در امر برجام و دیگر مذاکرات باشد که همه ارکان مخالف از همه ظرفیتهای خود برای ناکام کردنش بهره گیرند و این تاخت و تاز را باز زیر عناوین ارزشی از انتقاد مصون دارند. مطلب به درازا نیانجامد. پایان سخن این که؛ بگذریم و بگذاریم مردم قضاوت کنند مذاکره کنندگان کدام تیم موفق تر بودند و امضای کدام چهرهها پای قرارداد گذاشته شده است و کدام یک منافع ملی را بیشتر تضمین کرده است. به نیت افراد هم کار نباید داشت که عرصه دیپلماسی و عمل، الاعمال بالنتایج است. به نتبجههایی که میتوان به راحتی اندازه گرفت، همین!
ب / شماره 4333 / یکشنبه 25 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /
http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990825.pdf