دشمن هم در دشمنی باید به قاعده و قانونی پایبند باشد. از قدیم هم همین طور بوده است و هرکه قانون را شکسته است تا قیامت رسوای تاریخ شده است. اما برخی دشمنان در دشمنی هم اهل خیانت و ناجوانمردی اند. نمونه تام و تمام این قبیل دشمن که ناجوانمردی را هم شرمنده کرده اند آمریکاست. همان که به حق شیطان بزرگ میخوانیمش. واقعیت این است که فقط دست آمریکا "چدنی" نیست که با دستکش آن را بپوشاند. تمام وجودش چنین است لذا هرچه میکوشد تا با نقابهای گوناگون و تن پوشهای متعدد، حقیقت وجودی خود را بپوشاند باز قطعهای از چدنِ پیکرش، از یک جایی بیرون میزند. نمیتواند هم جلویش را بگیرد. آنچه میکند هم از سر کین است و هم از این روست که اقتضای طبیعتش این است پس باید هوشیاری افزون کرد در برابر هر دوگانه ملعونی که با خود دارد. بزکهای گاه به گاه، مثل لاک زدن پنجه گرگ است و تلاش برای زیبا نمایی اش مثل مسواک کشیدن به دندان گرگ. در واقع اما نه بهداشتی میشود و نه زیبا! فقط کافی است از جا برخیزد گرگ تا باز دندان و پنجه در جانِ دیگری زند و تلاش مسواک کشان و لاک زنان را یک جا به باد دهد. نمونه دم دستی و تازه شده آن همین "کمبود انسولین" است. داروی حیاتی برای بیماران خاص که خصومت آمریکایی با تحریم جلوی ورود آن را گرفته است. میگویند دارو را تحریم نکرده ایم اما نمیگویند وقتی سیستم بانکی تحریم ، پولهای ما بلوکه شده و حتی امکان ثبت سفارش نیست و راهِ داد و ستد را سد کرده اند و پولی نمیتوانیم جا به جا کنیم چطور میتوان دارو خرید؟ چطور میتوان آورد؟ و خیلی چطورهای دیگر که پرداختن به هر کدام فرصتی دیگر میطلبد. مهم نیست که در سیاهه تحریمها اسم دارو را تصریح کرده باشند یا نه اما همین که راهها را بسته اند عملا جز تحریم دارو، معنایی ندارد. نتیجه هم روشن است و صدایش از کلماتی شنیدنی است که از حقیقت مظلومیت و غربت یک ملت در فضای مجازی بلند شده است چنان که پایگاه خبری انتخاب هم در این باره نوشته است؛ شمار زیادی از کاربران توئیتر چند روزی است با هشتگ #انسولین_نیست در حال بیان مشکلات بیماران دیابتی هستند؛ بیمارانی که مدتی است دسترسی آنها به انسولین بسیار دشوار شده. آن هم انسولینی که برای آنها حکم اکسیژن برای نفس کشیدن را دارد. «انسولین نیست» یک واقعیت است که طعم تلخ و دردناک آنها را این دسته از بیماران حس میکنند. اگر هم در گوشه و کنار بازار، از راههای رسمیو غیررسمی، انسولینی پیدا شود، آن قدر گران است که بیشتر بیماران قدرت خریدش را ندارند." و این قبل از هرچیز نتیجه تحریمهایی است که نه علیه یک دولت که برای زمین زدن یک ملت طراحی شده است. ملتی که هیچ گناهی ندارد و بسیاری از بیماران، حتی نمیدانند سیاست را با سین مینویسند یا صاد اما دارند قربانی "جنایتِ عریانِ آمریکا" میشوند. یعنی آن چدن پنهان باز عریان میشود، طعم مرگ میگیرد و زشتی آنان را آشکار میکند. اما چدن، تحمل فولاد را ندارد، شکستنی است و قطعا خواهد شکست این پنجه شوم که شیشه زندگی خیلیها را شکسته است. خواهد شکست آنکه معاهدات انسان دوستانه و بین المللی را به هیچ گرفته است. خواهد شکست دستی که گرمای عهد و پیمان ندارد و دور نیست آن روز که صدای شکستن این دست چدنی، دنیا را خوشحال کند....
ب / شماره 4319 / چهار شنبه ۰7 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /
http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990807.pdf