نه! درست نمیشود اوضاع تا وقتی ما خود به رفتاری چنین به خاکریز خودمان میکوبیم. این عصاره سخنان معترضانه مردی بود وقتی دید همسرش با بطریهای متعدد روغن به خانه آمد. مرد میگفت: چرا این همه خرید کردهای؟ مگر ما چقدر مصرف داریم؟ زن، زبان به توجیه گشود که: «همه میخرند، من هم خریدم.» و در ادامه این توجیه را چنین دوقبضه کرد که: «روغن پیدا نمیشود. فردا چطور غذا درست کنم؟» مرد، سری تکان داد و گفت: با این منطق و رفتار، فردای ما خیلی بدتر از امروز خواهد شد. وقتی یاد نگرفتهایم در زمان کمبود، بودهها و داشتهها را بهقاعده و اقتصادی مصرف کنیم. وقتی هراس فردا، امروزمان را خراب میکند. وقتی خانه میشود محل ذخیره مواد غذایی و کالاهایی که شاید تا مدتها بدان نیاز نباشد و وقتی هرچه کالاها گرانتر میشود، بیشتر میخریم، نمیتوان به بازگشت آرامش به بازار و برقراری ثبات قیمتها فکر کرد. بازار، به اندازه عرضه و تقاضاست. وقتی تقاضا چنین پرشتاب و نسنجیده افزایش یابد و عرضه هم -فراتر از نیاز واقعی- به اندازه ولع خرید نباشد، قیمتها افزایش خواهد یافت. باز دور باطل تقاضای بیشتر و قیمت افزونتر ادامه خواهد یافت اما اگر میزان خریدمان را مدیریت کنیم، همگی میتوانیم بازگشت آرامش را- لااقل- آرزو داشته باشیم. البته این رفتار باید همگانی شود، والا برخی با احتکار به آلافوالوف خواهند رسید و جمعی سفرهشان خالیتر خواهد ماند. یک البته دیگر؛ قبل از مردم، مسئولان باید کارها را سامان دهند. آنان هستند که با سیاستهای خود، با خلاف وعده کردنها و با نظارتهای ضعیف و احتکارآفرین، امنیت روانی مردم را به هم میریزند که برخی به جاروی بازار میپردازند. باید متولیان امر درست کار کنند و ما مردم هم شرایط را درک کنیم تا بهتر شود روزگار.
شهرآرا / شماره 3228 / يکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ / صفحه 16 / نگاه هشتم
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/2093/30607